مبارزه بین
جریان حق و باطل، یکی از سنت های دیرین الهی است و طبق آموزه های دینی، پیروزی
جبهه حق بر باطل، الزاماتی دارد و جز در سایه مبارزه و ایستادگی، دست یافتنی نیست.
پایداری و مقاومت، از اصول اوليهاي است كه انبياي الهي(ع) بدون التزام به آن، هرگز
موفق به انجام رسالت خويش نمي شدند. پيامبران(ع) با مقاومت در برابر سنت هاي غلط و
مناسبات نادرست اجتماعي، و با پایداری و از خودگذشتگي در اين راه، به اصلاح جامعه پرداخته
و بدون هیچ ترس و واهمهاي از سختي ها و مشكلات فراروي، رسالت هاي سنگين الهي خود را
به انجام رسانيدند تا آنجا كه خداوند در باره ايشان مي فرمايد:
«الَّذينَ يُبَلِّغُونَ
رِسالاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ وَ كَفى
بِاللَّهِ حَسيباً؛ (پيامبران) كساني بودند كه تبليغ رسالت هاي الهي مي كردند و (تنها)
از او مي ترسيدند و از هيچ كس جز خدا واهمه نداشتند و همين بس كه خداوند حسابگر (و
پاداش دهنده اعمال آنها) است.»(احزاب:39)»
از این آیه
فهمیده می شود که اگر پيامبران(ع) بخواهند كمترين ترس و وحشتى در مسیر ابلاغ رسالت
آسمانی خویش و مبارزه با سنت های جاهلی و باطل، به خود راه بدهند، هرگز، پيروز نخواهند
شد. فلذا باید با اتکال به نصرت الهی، قاطعانه مقاومت کنند و بى اعتنا به جوسازيهای
بدخواهان و توطئه مفسدان، برنامههاى خود برای مقابله با باطل را ادامه دهند، چرا كه
همه حسابها به دست خدا است. (مکارم شیرازی، 1374،
ج17، ص331، همراه با تغییراتی)
قرآن کریم،
در آیات زیادی، به تبیین این الگوی قرآنی می پردازد که سنت جاری و جاودان همه
انبیاء(ع)، برای تبلیغ رسالت الهی، مقاومت در مقابل دشمنان و بدخواهان و تسلیم
نشدن در برابر زیاده خواهی کافران و مفسدان، است.
یکی از نمونههای
مهم آن، جریان مبارزه طالوت (فرمانده بنىاسرائیل) با جالوت (ابر قدرت ستمگر) است:
«وَ لَمَّا
بَرَزُوا لِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالُوا رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَیْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ
أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرینَ؛ هنگامی که سپاه طالوت با لشکر
جالوت روبهرو شدند، گفتند: پروردگارا، «مقاومت» در برابر دشمن را بر ما سرازیر کن
و گامهایمان را استوار دار، و ما را بر این دشمنان کافر پیروز بگردان.»(بقره:250)
از این آیه
استفاده می شود که سپاه طالوت برای مقابله با سپاه قدرتمند جالوت، سه چیز از خداوند
طلب كردند، نخست صبر و شكيبايى و استقامت، در آخرين حد آن (نكره بودن" صبر"
تاكيدى به اين مطلب است). دومين تقاضاى آنها از خدا اين بود كه گامهاى ما را استوار
بدار تا از جا كنده نشود و فرار نكنيم، در حقيقت دعاى اول جنبه باطنى و درونى داشت
و اين دعا جنبه ظاهرى و برونى دارد و مسلما ثبات قدم از نتائج روح استقامت و صبر است.
سومين تقاضاى آنها اين بود كه" ما را بر اين قوم كافر يارى فرما و پيروز كن"
كه در واقع هدف اصلى را تشكيل مىدهد و نتيجه نهايى صبر و استقامت و ثبات قدم است.
خداوند در دوران
مبارزهی پیامبر اسلام(ص) نیز همین راهکار را توصیه میفرماید و هشدار میدهد که از
مقاومت کردن، دست برندارید:
«فَاسْتَقِمْ
کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ؛
پس همانگونه كه فرمان يافتهاى، استقامت كن و همچنين كسانى كه با تو بسوى خدا آمدهاند
(بايد استقامت كنند)! و طغيان نكنيد، كه خداوند آنچه را انجام مىدهيد مىبيند.» (هود:112)
مطابق این
آیه، خداوند به پیامبر اسلام(ص) دستور می دهد که بر طریق دینداری و مقابله با
معارضین شریعت اسلامی، پایداری کند و همچنین کسانى هم که از شرک، توبه کرده و به
آن حضرت ایمان آوردهاند نیز باید در این مسیر پایدارى کنند و مبادا دست از مقاومت
بردارند و طغیان کنند و از بندگى خدا منحرف شوند، که او به کارهای همه بیناست و در
صورت عقبنشینی، همگی را مؤاخذه خواهد کرد.
راز سخن پیامبر
که فرمود «شیَّبَتنی هود و أخَواتُها»(طبرسی، 1372، ج5، ص212) «سوره هود و مانندهای
آن مرا پیر کرد.» نیز همین دستور به «مقاومت» است.
نکته حائز
اهمیت اینکه خداوند در آیات متعددی، جامعهی اسلامی را به شدت از «سازش» منع میکند
و «سازشکاران» را توبیخ کرده است که نمونه آیات آن در ادامه بحث، ذکر می شود.
در فرهنگ
قرآن کریم، شاخصه هایی برای مقوله مهم «مقاومت»، تعریف و تبیین شده است که در این
نوشتار، با تدبّر در بخشی از آیات مرتبط و با استناد به تفسیر آیات، به معرفی
مهمترین این شاخصه ها، پرداخته می شود.
a.
شاخصه
های قرآنی «مقاومت»:
i.
هزیمت
قطعی دشمنان الهی
قرآن کریم در
آیات متعددی بر این مطلب تأکید میکند که در صورت پایداری و مقاومت لشکر اسلام،
شکست دشمنان قطعی خواهد بود و پیروزی از آن جبهه حق خواهد بود.
خداوند در یکی
از آیات میفرماید:
«الَّذینَ کَفَرُوا
وَ صَدُّوا عَنْ سَبیلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ؛ كسانى كه كافر شدند و (مردم
را) از راه خدا بازداشتند، (خداوند) اعمالشان را نابود مىكند.» (محمد:1)
از این آیه
استفاده می شود که خداوند برنامهها و اهداف دشمنان کافر و کسانی که در مسیر خدا، سنگاندازی
میکنند را بیاثر میسازد و آنها را با شکست مواجه میکند.
تعبیر «أَضَلَّ
أَعْمالَهُمْ» به صراحت بیان میکند که تمام نقشههای دشمنان با شکست مواجه میشود
و راه به جایی نمیبرند. همچنین خداوند در آیهی دیگری ضمن سرزنش کافران، به پیامبر
اعظم(ص) اطمینان میدهد که توطئههای دشمنانش بر ضد ایشان، اثر نخواهد گذاشت:
«اَم یُریدونَ
کَیدًا فَالَّذینَ کَفَروا هُمُ المَکیدون؛ آيا مىخواهند نقشه شيطانى براى تو بكشند؟!
ولى بدانند خود كافران در دام اين نقشهها، گرفتار مىشوند.» (طور:42)
خداوند در
این آیه تاکید می کند که کافران و بدخواهان رسولخدا(ص) که با طرح گفتارها و پندارهای
باطل، می خواهند بر ضد پیامبر اسلام(ص) و مسلمانان، مکر کنند تا چراغ پرفروغ
اسلام، خاموش شود، خودشان گرفتار نیرنگ خویش می شوند.
برگشت توطئهی
دشمنان به خودشان، معانی و جلوه های مختلف دارد، از جمله اینکه اهل کفر(اَلَّذینَ کَفَروا)
میپندارند که به جلو حرکت میکنند و به سمت قلّه میروند در حالی که به سمت حضیض،
گام برمیدارند »
خداوند در آیهی
دیگری میفرماید:
«إِنَّ الَّذینَ
یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ... أُولئِکَ الَّذینَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِی الدُّنْیا
وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرینَ؛ خدا برنامهها و رفتارهای دشمنان کافر را
همیشه بیاثر میکند. نه در دنیا نتیجهای دارد و نه در آخرت. هیچکس هم نیست که آنها
را کمک کند تا نقشههای خود را عملی کنند.» (آل عمران:21و22)
«حبط» یعنی
باطل و بىاثر شدن عمل. در زبان عرب به چهار پایی که زیاد علف میخورد و به تدریج شکمش
باد میکند و میمیرد، «حبط» میگویند.(راغب اصفهانی، 1412ق) تعبیر «حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ»
در آیه، این حقیقت را میفهماند که شکست دشمنان، یک افول تدریجی است. آنان به گمان
اینکه در حال پیشرفت هستند، دشمنی میکنند اما در حقیقت مانند چهارپایی که تنها همّ
و غمش خوردن است، به نابودی تدریجی خود کمک میکنند.
قرآن کریم، ضمن تاکید بر شکست پذیری قطعی دشمنان
دین خدا، در برخی آیات به ذکر نمونه هایی از شکستهای تاریخی دشمنان، می پردازد و
در آیات متعددی، به مطالعهی تاریخ و نگاه به تجربهی دیگر ملتها توصیه کرده است.
در آیهای میفرماید:
«أَ فَلَمْ
یَسیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ
دَمَّرَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ لِلْکافِرینَ أَمْثالُها؛ چرا در زمین و تاریخ ملتها
نمیگردند و مطالعه نمیکنند تا با نگاه عبرتآموز ببینند عاقبت ملتهای ظالم گذشته،
چگونه رقم خورد؟ خداوند آنها را با هرچه به آنان وابسته بود نابود ساخت. اى پیامبر،
نظیر این عقوبتها براى کافران و دشمنان عصر تو هم هست.» (محمد:10)
خداوند به کسانی
که مرعوب دشمناناند و در مسیر اسلام، طاقت نمیآورند، سفارش میکند که به سابقهی
امتهای گذشته نگاه کنند. «تدمیر» به معنای هلاک کردن است. اما وقتی با حرف «علی» میآید،
به معنای هلاکت شدید است. به این معنا که هر چه داشتند (از خود و خانواده و خانه و
ملک) خدا بر سرشان خراب کرد. زیرا در زبان عرب «دَمر» یعنی هلاک کردن و «دَمَرَ عَلى» یعنی نابود کردن همه چیز حتى فرزندان
و خانواده و اموال مخصوص انسان بر سرش.
خداوند
متعال در آیه 141سوره نساء، تاکید می فرماید که هرگز کافران بر مؤمنین، پیروز
نخواهند شد:
«...لَن يجَْعَلَ
اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلىَ المُْؤْمِنِينَ سَبِيلا؛ «خداوند هرگز كافران را بر مؤمنان
تسلّطى نداده است.» (نساء:141)
ابهامی که
در اینجا ممکن مطرح شود این است که آيا هدف از اين جمله، تنها ناکامی كفار از نظر"منطق"
بر افراد با ايمان است و يا شکست کافران در عرصه های نظامى، سیاسی، اقتصادی و... مانند
آن را نیز شامل مىشود؟
در پاسخ
باید گفت: از آنجا كه كلمه" سبيل" به اصطلاح از قبيل" نكره در سياق
نفى" است و معنى عموم را ميرساند از آيه استفاده ميشود كه كافران نه تنها از نظر
منطق بلكه از نظر نظامى و سياسى و فرهنگى و اقتصادى و خلاصه از هيچ نظر بر افراد با
ايمان، چيره نخواهند شد و اگر پيروزى آنها را بر مسلمانان در ميدانهاى مختلف با چشم
خود مىبينيم، به خاطر آن است كه بسيارى از مسلمانان، مؤمنان واقعى نيستند و راه و
رسم ايمان و وظائف و مسئوليتها و رسالتهاى خويش را به كلى فراموش كردهاند، نه خبرى
از اتحاد و اخوت اسلامى در ميان آنان است و نه جهاد به معنى واقعى كلمه، انجام ميدهند،
و نه علم و آگاهى لازم را كه اسلام آن را از لحظه تولد تا لحظه مرگ، بر همه لازم شمرده
است، دارند. قاعده موسوم به «نفی سبیل» از این آیه استنباط شده است و بسیاری از فقهاء،
در مسائل مختلف به اين آيه براى عدم تسلط كفار بر مومنان، از نظر حقوقى و حكمى، استدلال
كردهاند. (مکارم شیرازی، 1374، ج4، ص176،
همراه با تغییراتی)
خدواند متعال،
در برخی از آیات، به تبیین برخی از دلائل شکست ابرقدرتها در طول تاریخ و دلائل پیروزی
جبههی حق، میپردازد.
در همین
راستا، در آیهای، بعد از ذکر شکست دشمنان، علت آن را اینگونه بیان میکند:
«ذلِکَ بِأَنَّ
الَّذینَ کَفَرُوا اتَّبَعُوا الْباطِلَ وَ أَنَّ الَّذینَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ
مِنْ رَبِّهِم؛ دلیل شکست آنها این است که کافران از باطل پیروى میکنند و مؤمنان از
حق پیروی میکنند.» (محمد: 3)
دشمنان، پیرو
باطل و به دنبال گسترش باطلاند و مؤمنان، پیرو حق و به دنبال گسترش حقاند؛ لذا دشمنان
شکست میخورند و مؤمنان پیروز میشوند. خداوند در این آیه میفرماید اگر جامعهای مسیر
حق را انتخاب کند، به نتیجه رساندن کارهای آن جامعه نیز، به عهدهی خداست. روشن است
وقتی کارها در دست خدا باشد قطعاً به نتیجه میرسد و آنجا جامعه به پیروزی میرسد.
اما اگر جامعهای مسیر باطل را انتخاب کند، به نتیجه رساندن کارهای آن جامعهی باطل،
دیگر به عهدهی خدا نیست و آن جامعه قطعاً با شکست مواجه میشود.
ii.
همراهی و حمایت همه جانبه خداوند از جبهه حق
یکی از
شاخصه های قرآنی مقاومت، همراهی و حمایت مستمر خداوند از جبهه حق، است. به بیان
دیگر، در بخشی از آیات قرآن، به تبیین حمایت همه جانبه باریتعالی از جبهه حق، در
مسیر مبارزه با باطل، بعنوان رمز پیروزی اهل ایمان، پرداخته شده است.
قرآن کریم در
آیاتی، ضمن اتمام حجت بر مؤمنین، بر نصرت همیشگی اهل ایمان از جانب خداوند متعال،
تاکید می ورزد و می فرماید که خدا با شماست و اقتدار شما بر دشمن، مرهون همین معیت
و همراهی «خدا» با شماست. بعنوان مثال، در آیهای میفرماید:
«فَلا تَهِنُوا
وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَکُمْ وَ لَنْ
یَتِرَکُمْ أَعْمالَکُمْ؛ پس هرگز سست نشويد و (دشمنان را) به صلح (ذلّتبار) دعوت
نكنيد در حالى كه شما برتريد، و خداوند با شماست و چيزى از (ثواب) اعمالتان را كم نمىكند»
(محمد: 35)
در این آیه
خداوند به مؤمنین هشدار می دهد که در مبارزه با دشمن، کوتاهی نکنند و تن به سازش
ندهند و در این صورت، مطمئن باشند که نتیجه مقاومت، بی کم و کاست، به آنان خواهد
رسید.
مراد از معیّت
و همراهى خداوند با مؤمنان (وَ اللَّهُ مَعَکُمْ) معیّت عمومى خداوند (چنانکه فرموده
است: «هُوَ مَعَكُم أینَ ما كُنتُم»؛ حدید:4) نیست، بلكه معیّت و همراهی خاص
خداوند است كه در اینجا به معناى عزّت و نصرت و هدایت ویژه الهى نسبت به مجاهدان راه
اوست، چنانكه در آیات دیگری نیز ( نظیر آیه «إنَّ اللّهَ لَمَعَ المُحسِنین»، سوره
عنکبوت: 69) به این همراهى خاص اشاره شده است. (قرائتی، 1383، ذیل آیه 35 سوره
محمد، همراه با تغییراتی)
قرآن در آیهی
دیگری، اینچنین میفرماید:
«قالا رَبَّنا
إِنَّنا نَخافُ أَنْ یَفْرُطَ عَلَیْنا أَوْ أَنْ یَطْغى، قالَ لا تَخافا إِنَّنی
مَعَکُما أَسْمَعُ وَ أَرى؛ (موسى و هارون) گفتند: «پروردگارا! از اين مىترسيم كه
بر ما پيشى گيرد (و قبل از بيان حق، ما را آزار دهد) يا طغيان كند (و نپذيرد)!»*
فرمود: «نترسيد! من با شما هستم (همه چيز را) مىشنوم و مىبينم!» (طه: 45)
وقتی خدا به
حضرت موسی و هارون (علیهالسّلام) دستور داد به سوى ابر قدرت دوران خود؛ یعنی فرعون
بروند و پیام خدا را با زبان نرم، به او ابلاغ کنند، حضرت موسی و هارون به خداوند عرض
کردند: پروردگارا، مىترسیم قبل از آنکه پیام تو را ابلاغ کنیم، ما را کیفر کند یا
سر به طغیان بردارد و بیش از پیش بر بنىاسرائیل ستم کند و علیه تو آشفتهگویی کند.
خداوند در پاسخ فرمود: نگران نباشید، من با شما هستم. به همه چیز احاطه دارم. هر چه
گفته شود، میشنوم و هر کاری انجام بگیرد، مىبینم. شما به مصاف فرعون بروید و از هیچ
قدرتی نترسید؛ چون قدرت برتر یعنی خدا، با شماست.
iii.
وعده قطعی
الهی بر پیروزی جبهه حق
خداوند در آیات
متعدد و با ذکر نمونه ها و شواهدی، برای تبیین یکی دیگر از شاخصه های قرآنی
مقاومت، پیروزی حتمی حقیقت و حق جویان را در برابر اهل باطل، وعده داده است.
«فَاصْبِرْ
إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذینَ لا یُوقِنُونَ؛ (اكنون
كه چنين است) صبر پيشه كن كه وعده خدا حق است و هرگز كسانى كه ايمان ندارند تو را خشمگين
نسازند (و از راه خود منحرف نكنند)» (روم:60)
خداوند در این
آیه به پیامبر دستور میدهد در برابر برخوردهاى کافران که حق را باطل مىشمرند، مقاومت
کند؛ چرا که خدا وعده پیروزى داده است و وعدهی خدا حق است و قطعاً به آن وفا مىکند.
اهمیت آیه در
این است که در ابتدای سوره، وعده پیروزی رومیان را داد و به وعدهاش وفا کرد و الآن
وعده پیروزی مسلمانان بر دشمنانش را میدهد و با بیان داستان رومیان میخواهد به مسلمانان
بفهماند که خدا قطعاً به وعدهی خود وفا خواهد کرد.
خداوند
متعال، در آیهی دیگری، با تاکید بر مقاومت، وعدهی پیروزی می دهد:
«فَاصْبِرْ
إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ
بِالْعَشِیِّ وَ الْإِبْکارِ؛ پس (اى پيامبر!) صبر و شكيبايى پيشه كن كه وعده خدا حقّ
است، و براى گناهت استغفار كن، و هر صبح و شام، تسبيح و حمد پروردگارت را بجا آور.»
(غافر:55)
در این آیه
رسولخدا(ص) مورد خطاب است که اى پیامبر، اکنون که دانستى عاقبت ستمکاران به کجا مىانجامد،
در برابر فشارها و مخالفتهای مشرکان مقاومت کن؛ زیرا وعده خدا راست است و به آن وفا
مىکند و بدان با این مقاومت کردن، تو در نزد دشمنان، گنهکار قلمداد میشوی، پس از
خدا بخواه تا پیامدهای این مقاومت و دعوت تو را که بر آنان ناگوار آمده، از تو بزداید
و همراه با ستایش پروردگارت، در هرعصر و بامداد او را تسبیح گوى.
قرآن کریم
در آیات فراوانی، التزام به فرهنگ مقاومت و پایداری در مقابل دشمن را رمز پیروزی
مسلّم اهل ایمان بر جبهه کفر، معرفی میکند.
خداوند متعال
در آيه 65 از سوره انفال پس از آن كه از پيامبرش مي خواهد مؤمنين را براي جنگ با دشمنان
ترغيب كند، مي فرمايد: «... إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ
وَ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفاً مِنَ الَّذينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ
قَوْمٌ لا يَفْقَهُون؛ اگر شما صبور و مقاوم باشيد بيست نفر از شما مي توانند بر دويست
نفر از دشمنان غلبه كنند و صد نفر از شما بر هزار نفر غالب ميشوند به خاطر اين كه
آنان (كفار) مردمي هستند كه نمي فهمند.»(نفال: 65)
علامه طباطبايي،
ذيل اين آيه شريفه، آورده است:
«... سرّش اين
است كه مؤمنان در هر اقدامي كه مي كنند اقدامشان ناشي از ايمان به خداست و ايمان به
خدا، نيرويي است كه هيچ نيروي ديگري، معادل آن نبوده و در برابر آن تاب مقاومت نمي
آورد... چنين كساني اطمينان و يقين دارند به اين كه به هر تقدير، چه كشته شوند و چه
بكشند، پیروزی با آنان است. زيرا پاداش هر دو تقدير، بهشت است و این افراد، در خود
مصداقي براي مرگ به آن معنايي كه كفار معتقدند و آن را نابودي مي پندارند نمي بينند.»(طباطبایی،
ج9، ص122)
iv.
توجه به هزینههای
مقاومت و سازش
قرآن کریم،
در بخشی از آیات، هزینه های مقاومت و سازش را مورد توجه قرار داده و ضرورت التفات
به این مهم، را متذکر میگردد.
بعنوان
نمونه، در آیه زیر، گوشهای از هزینه های مقاومت را یادآوری، می کند:
«وَ الَّذینَ
قُتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ فَلَنْ یُضِلَّ أَعْمالَهُمْ، سَیَهْدیهِمْ وَ یُصْلِحُ
بالَهُمْ، وَ یُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّفَها لَهُمْ؛ و كسانى كه در راه خدا كشته
شدند، خداوند هرگز اعمالشان را از بين نمىبرد! * بزودى آنان را هدايت نموده و كارشان
را اصلاح مىكند و آنها را در بهشت (جاويدانش) كه اوصاف آن را براى آنان بازگو كرده
وارد مىكند.» (محمد: 4-5-6)
تعبیر «وَ الَّذینَ
قُتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ» ناظر بر گوشه ای از هزینه های مقاومت (شهادت در راه
خدا) است و تعبیر «فَلَنْ یُضِلَّ أَعْمالَهُمْ» نشاندهنده به ثمر نشستن این
هزینه ها و ضایع نشدن آنهاست.
از تعبیر «
سَیَهْدیهِمْ وَ یُصْلَحَ بالَهُمْ» استفاده می شود که خداوند برنامههای شهیدان
راه حق را به نتیجه و پیروزی میرساند؛ نابسامانىهاى آنان را جبران مىكند؛ لغزشهای
آنان را بخشیده و عیبهای آنان را نادیده می گیرد. (قرائتی، 1383، ذیل آیه 5و6
سوره محمد، همراه با تغییراتی)
در آیات مهم
دیگری، خداوند به گوشه هایی از گستردگی عوارض و هزینههای سازش اشاره میکند.
چنانکه می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ
أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ کَفَرُوا بِما جاءَکُمْ مِنَ
الْحَقِّ یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِیَّاکُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّکُمْ
إِنْ کُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً فی سَبیلی وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتی تُسِرُّونَ إِلَیْهِمْ
بِالْمَوَدَّةِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَیْتُمْ وَ ما أَعْلَنْتُمْ وَ مَنْ یَفْعَلْهُ
مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبیلِ؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد! دشمن من و دشمن
خودتان را دوست نگيريد! شما نسبت به آنان اظهار محبّت مىكنيد، در حالى كه آنها به
آنچه از حقّ براى شما آمده كافر شدهاند و رسول اللَّه و شما را به خاطر ايمان به خداوندى
كه پروردگار همه شماست از شهر و ديارتان بيرون مىرانند اگر شما براى جهاد در راه من
و جلب خشنوديم هجرت كردهايد (پيوند دوستى با آنان برقرار نسازيد!) شما مخفيانه با
آنها رابطه دوستى برقرار مىكنيد در حالى كه من به آنچه پنهان يا آشكار مىسازيد از
همه داناترم! و هر كس از شما چنين كارى كند، از راه راست گمراه شده است.» (ممتحنه:
1)
در این
آیه، خداوند از هرگونه برقراری روابط اهل ایمان با دشمنان دین، که اقتدار و عزت
مؤمنین را از بین ببرد، نهی کرده و خطاب به مسلمانان، می فرماید: با دشمنان من و دشمنان
خودتان دوست نشوید و مدیریت خودتان را به دست آنها نسپارید. شما مخفیانه با آنان طرح
دوستى مىریزید و میخواهید با آنان سازش کنید. مگر نمیبینید با اعتقادات شما و با
قرآن سر سازش ندارند؟ مگر همینها نبودند که پیامبر و رهبرتان و خودتان را از شهر و
دیارتان بیرون کردند؟ فقط به خاطر ایمانتان. اگر واقعاً به خاطر من و رضایت من مبارزه
میکنید، با دشمنان سازش نکنید و دوست نشوید. شما مخفیانه به آنها ابراز مودّت مىکنید،
در صورتى که من هم به مخفیکاریهایتان آگاهم، هم به کارهای آشکارتان. بدانید هرکس
از شما با دشمنان سازش کند و طرح دوستی بریزد، قطعاً به بیراهه رفته و راه راست را
گم کرده است.
و در ادامه
همین آیه، نتیجه سازش با دشمنان را بیشتر روشن میکند و میفهماند که سازش با آنها،
چه هزینههای سنگین و جبران ناپذیری دارد:
«إِنْ یَثْقَفُوکُمْ
یَکُونُوا لَکُمْ أَعْداءً وَ یَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ وَ أَلْسِنَتَهُمْ
بِالسُّوءِ وَ وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ، لَنْ تَنْفَعَکُمْ أَرْحامُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ
یَوْمَ الْقِیامَةِ یَفْصِلُ بَیْنَکُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ؛ اگر آنها
بر شما مسلّط شوند، دشمنانتان خواهند بود و دست و زبان خود را به بدى كردن نسبت به
شما مىگشايند، و دوست دارند شما به كفر بازگرديد! * هرگز بستگان و فرزندانتان روز
قيامت سودى به حالتان نخواهند داشت ميان شما جدايى مىافكند و خداوند به آنچه انجام
مىدهيد بيناست.» (ممتحنه: 2و3)
در این دو
آیه، خداوند سازش اهل ایمان با کافران را مورد نکوهش قرار می دهد و به برخی هزینه
های آن، اشاره می کند و خطاب به مؤمنین می فرماید: ای سازشکاران! بدانید همان کسانی
که شما با آنها سازش کردید، اگر دستشان به شما برسد، به شدت با شما دشمنی میکنند؛
هرچند دست دوستى به آنان داده باشید! وقتی دستشان به شما برسد به دوستیهایشان نگاه
نمیکنند؛ شما را مىکشند یا اسیر مىکنند و شکنجه مىدهند و به شما ناسزا مىگویند
و تحقیرتان میکنند و در نهایت میخواهند با این کارها، شما را از اعتقادتان برگردانند
و کافر شوید...ای سازشکاران! اگر به خاطر رفاه خویشاوندان و فرزندانتان با دشمنان سازش
میکنید و طرح دوستی میریزد، بدانید هیچکدام از آنها روز قیامت به داد شما نمیرسند
و برای شما فایدهای ندارند و شما را نمیتوانند از عذاب الهی رها کنند.
v.
التزام
به شرایط مقاومت و اهتمام برای رفع موانع
قرآن کریم در
آیات متعددی به تشریح شرایط، الزامات و راهکارهای مقاومت در برابر دشمن، می پردازد.
در برخی
آیات، یکی از شرایط و لوازم مهم برخورداری از نصرت خدا برای مقاومت در برابر کفر
را یاری کردن دین خدا، معرفی میکند:
«یا أَیُّهَا
الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُم؛
«اى كسانى كه ايمان آوردهايد! اگر (آيين) خدا را يارى كنيد، شما را يارى مىكند و
گامهايتان را استوار مىدارد.» (محمد:7)
در این آیه
خداوند اهل ایمان را مورد خطاب قرار داده و می فرماید: اگر خدا را یارى کنید و براى
خشنودى او با کافران بجنگید و از دینش حمایت کنید، او نیز با فراهم آوردن اسباب پیروزى،
شما را یارى مىکند و گامهایتان را در میدان نبرد استوار میسازد.
اولین اثر یاری
خدا و رسولش، نصرت الهی و ثابت قدم ساختن مؤمنان است. منظور از اینکه خدا مؤمنان را
یاری میکند؛ یعنی اسباب پیروزی بر دشمن را برایشان فراهم مىسازد. به هر وسیلهای؛
با انداختن ترس در دل دشمنان، دادن قدرت اراده به مؤمنان، برنامهریزی دقیق، یاری فرشتگان،
تغییر مسیر حوادث به نفع مؤمنان، جذب مردم به مؤمنان.
این تعبیر،
بهترین تشویق و ترغیب برای مقاومت و مبارزه است. چون مؤمنان را به قدرت نامحدود خداوند،
متصل میکند.
همین تعبیر
را در آیهی دیگری می بینیم که میفرماید:
«وَ لَیَنْصُرَنَّ
اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ؛ قطعا خدا کسانى را که او
را یارى مىدهند یارى خواهد کرد، چرا که خدا نیرومند و شکستناپذیر است.» (حج:40)
تاکید قرآن
کریم بر نصرت قطعی حامیان دین الهی، برای آن است که مدافعان خط توحيد تصور نكنند در
اين ميدان مبارزه حق و باطل، و در برابر انبوه عظيم دشمنان سر سخت تنها و بدون تكيهگاهند.
و از پرتو همين وعده الهى بود كه مدافعان راه خدا در ميدانهاى جنگ با دشمنان با اينكه
در بسيارى از صحنهها از نظر نفرات و ساز و برگ جنگى در اقليت بودند بر آنها پيروز
مىشدند، آن چنان پيروزى كه جز از طريق نصرت و يارى الهى قابل تفسير و توجيه نبود.
خداوند در آیه
دیگری به یکی دیگر از موانع استقامت در برابر دشمنان اشاره میکند: «إِنَّ الَّذینَ
تَوَلَّوْا مِنْکُمْ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّیْطانُ
بِبَعْضِ ما کَسَبُوا وَ لَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلیم؛
كسانى كه در روز روبرو شدن دو جمعيت با يكديگر (در جنگ احد)، فرار كردند، شيطان آنها
را بر اثر بعضى از گناهانى كه مرتكب شده بودند، به لغزش انداخت و خداوند آنها را بخشيد.
خداوند، آمرزنده و بردبار است.» (آل عمران:155)
در این
آیه، خداوند به مقاومت نکردن بخشی از سپاه اسلام در جنگ احد، پرداخته و علت اصلی
آن را سوء رفتار و گناهان قبلی آنان و وسوسه های شیطانی، معرفی می کند.
اين آيه حقيقت
ديگرى را براى مسلمانان بازگو مىكند و آن اينكه: لغزشهايى كه بر اثر وسوسههاى شيطانى
به انسان دست مىدهد و او را به گناهانى مىكشاند، نتيجه زمينههاى نامناسب روحى است
كه بر اثر گناهان پيشين در انسان فراهم شده و راه را براى گناهان ديگر هموار ساخته
است و به اين ترتيب به آنها مىآموزد كه براى كسب پيروزى در آينده بايد بكوشند نخست
خود را تربيت كنند و دل را از گناه بشويند.
vi.
مقاومت
مقتدرانه و بسیج امکانات
یکی از
شاخصه های قرآنی مقاومت، مشارکت همگانی و بسیج امکانات، برای مقابله مقتدرانه در
برابر معارضان شریعت الهی است است. در آیات متعددی، از عموم مسلمانان خواسته شده
است حداکثر توان خود را برای جهاد با دشمن، آماده کنند. بعنوان نمونه: 60 سوره
انفال، می فرماید: «وَ أَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَ مِن رِّبَاطِ
الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ وَ ءَاخَرِينَ مِن دُونِهِم...؛
«و برای [کارزار با] آنها آنچه می توانید، نیرو و اسبان بسته [و زین کرده] آماده
سازید تا بدین وسیله دشمن خدا و دشمن خودتان و دیگرانی جز اینان را که شما نمی
شناسید، بترسانید...». (انفال:60)
از دیدگاه
های مفسران ذیل این آیه، برمیآید که در اجرای دستور کلی آیه، مسلمانان باید برای
مقاومت در مقابل دشمن، همه نیروهای مادی و معنوی و هرگونه قدرت های اقتصادی،
فرهنگی و سیاسی را بسیج کنند
دستور کلی
آیه، هرگونه اقتدار روحی و روانی جبهه حق، برای مواجهه با جبهه باطل را نیز شامل
می شود، تا جاییکه مطابق روایتی، رسول خدا(ص) در یکی از جنگ ها به مسلمانان دستور
داد با رنگ سیاه خضاب کنند تا به این وسیله، بر مشرکان قوت بگیرند و قوی تر
بنمایند.
vii.
اجتناب
از هرگونه سستی و ناامیدی، در عرصه پایداری
یکی دیگر
از شاخصه های قرآنی مقاومت، اجتناب از هرگونه سستی و ناامیدی، در مقابله با دشمن
است. قرآن کریم، در آیاتی، با متذکر شدن این نکته که شکست ظاهری اهل ایمان در یک
برهه، نباید موجب افسرگی آنان شود، تفوّق همیشگی آنان را در سایه ایمان واقعی،
گوشزد می کند
«وَ لا تَهِنُوا
وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنين؛ «و سست
نشوید و غمگین نگردید، و شما برترید، اگر ایمان داشته باشید»(آل عمران:139)
جمله « وَ أَنْتُمُ
الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنين » چنین می رساند که شکست آدمی در حقیقت به
دلیل از دست دادن روح ایمان و آثار آن بوده؛ اما با این همه، خداوند می فرماید باز
هم غمگین نباشید؛ اگر بر مسیر ایمان ثابت بمانید، پیروزی نهایی از آن شماست. شکست
در یک میدان، هیچ گاه به معنای شکست نهایی در جنگ نیست.
اینکه قرآن
کریم جمله «و انتم الاعلون...» را مطلق آورد و بالادست بودن مسلمانان را به هیچ
قیدی به جز ایمان مقید نکرد، برای این بود که به ما بفهماند شما مسلمانان اگر
ایمان داشته باشید، نباید در عزم خود سست شوید و نباید از آن رو که بر دشمنان ظفر
نیافته و نتوانستهاید از آنان انتقام بگیرید، اندوهگین گردید.
viii.
مقاومت
برای تحقق وعده حاکمیت صالحان بر زمین
یکی از
سؤالات اساسی این است که تا چه زمانی، باید مقاومت کرد؟ این همه مقاومت چه زمانی به
پیروزی نهایی خواهد رسید؟ در نهایت این مبارزه چه کسی پیروز نهایی و حاکم بر دنیا میشود؟
اسلام یا کفر؟ خداوند این سؤال را نیز با آیات مهمی پاسخ فرموده است که آینده این جهان
از آن صالحان و شایستگان است و قطعاً پیروزی با جبهه حق و مقاومت، است:
«وَ نُریدُ
أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً
وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ؛ «ما مىخواهيم بر مستضعفان زمين منّت نهيم و آنان را
پيشوايان و وارثان روى زمين قرار دهيم!» (قصص:5)
آرى، فرعون
براى انقراض بنىاسرائیل تلاش مىکرد، در حالىکه ما مىخواستیم کسانى را که در زمین
به استضعاف کشیده شده بودند نعمتى گرانسنگ عطا کنیم؛ آنان را پیشوایانى قرار دهیم که
از ایشان پیروى شود و مواهبى را که در اختیار فرعونیان بود از آن ایشان کنیم.
در روايات بسيار،
حضرت مهدى(عليه السلام) و حكومت آن بزرگوار در آخرالزمان، مصداق اتمّ اين آيه معرّفى
شده است. (قرائتی، 1383ش، ج9، ص17)
خداوند در آیهی
دیگری، همین مطلب را به تعبیر دیگری میفرماید:
«وَ لَقَدْ
کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ
الصَّالِحُونَ؛ «در «زبور» بعد از ذكر (تورات) نوشتيم: «بندگان شايستهام وارث (حكومت)
زمين خواهند شد!» (انبیاء:105)
خداوند در
این آیه با تصریح بر حاکمیت صالحان بر زمین، می فرماید: و به یقین، در زبور، کتاب آسمانى
داود، پس از تورات، آن یادواره الهى نوشتیم که زمین را از شرک و گناه پاک خواهیم ساخت
و بندگان شایسته من آن را به ارث خواهند برد.
این آیات که
بندگان صالح الهی را وارثان و حکمرانان زمین، معرفی می کند، به روشنی نظریهی پایان
تاریخ برخی نظریهپردازان غربی را باطل میکند. چنانکه بسیاری از این نظریهپردازان،
بعد از سالها، خود زبان به اعتراف گشوده و ناکارآمدی نظام لیبرال دموکراسی را اعلام
کرده اند.
b.
نتیجه
تدبّر در
آیات جهاد و مقاومت، همانند آیاتی که مورد بحث قرار گرفت، نوید بخش آن است که جبهه
حق، با تمام فراز و نشیبها و مشکلات و گرفتاریها، در مسیر پیشرفت و پیروزی، قرار
دارد و این امر، وظیفهی ما را برای مقاومت در برابر دشمنان مکتب اسلام، دوچندان
می کند و طبق تعالیم جاودانه قرآن کریم، تنها راه غلبه بر معاندین و بدخواهان دین
و قرآن، مقاومت آگاهانه و خالصانه، با اتکال بر نصرت بی بدیل الهی و پرهیز از
تعاملات و روابط ذلیلانه و خفت بار، با مدعیان قدرت جهانی و صاحبان زر و زور، است.
مهمترین شاخصه های مقاومت، از دیدگاه قرآن کریم، که در این نوشتار، مورد بررسی
قرار گرفته است، عبارتند از: هزیمت قطعی دشمنان الهی، همراهی و حمایت همه جانبه خداوند
از جبهه حق، وعده قطعی الهی بر پیروزی جبهه حق، توجه به هزینههای مقاومت و سازش،
التزام به شرایط مقاومت و اهتمام برای رفع موانع، مقاومت مقتدرانه و بسیج امکانات،
اجتناب از هرگونه سستی و ناامیدی، در عرصه پایداری، مقاومت برای تحقق وعده حاکمیت
صالحان بر زمین.
c.
کتاب
نامه:
1.قرآن کریم، ترجمه
ناصر مکارم شیرازی.
2.راغب اصفهانی،
حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دارالعلم، 1412ق.
3.طباطبایی، محمد
حسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر
انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه، 1374ش.
4.طبرسی، فضل بن
حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، تهران، انتشارات ناصرخسرو، 1372ش.
5.قرائتی، محسن،
تفسیر نور، تهران، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383ش.
6.
مکارم شیرازی،
ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1374ش.